مقدمه
ساختارهای اندیشه ای و فلسفی و فکری، بسیاری از رفتارهای مارا در زندگی جهت می دهند. البته با نگاهی به زندگی روزمره مردم متوجه می شویم دغدغه های فلسفی در میان زندگی ایشان به هیچ وجه مورد توجه نیست اما باید به این نکته توجه داشت که انسان نمی تواند در زندگی خالی از فکر و چرایی در اعمال و رفتار خود باشد.
رابطه عقل و علومی که منشاء عقلانی دارند با دین یکی از مسائل فلسفی است که ارتباط مستقیمی با فرهنگ زندگی مردم همچون مُد، چشم و هم چشمی، خودباختگی و موضوعاتی از این حیث دارد. روش زندگی انسانی که به تبیین درستی از این رابطه رسیده باشد با انسانی که بین این دو مقوله کاملا جدایی و حتی تضاد می بیند متفاوت است.
برای اینکه به این تبیین درست برای رسیدن به یک زندگی سعادتمندانه دست یابیم ضروری است که در ابتدا تعریف خود را از عقل، علم و دین معلوم کرده و سپس به قلمرو و انتظار خود از آنها بپردازیم.
تعریف علم و عقل
با مراجعه به فرهنگ وبستر مى بینیم که واژه Science که معانى مختلفى دارد......